امیر هاشمی مقدم
چندی پیش، دیدن روستای «قزلجه قشلاق» در سوی راست آزادراه زنجان به تبریز، بدجوری فکرم را به خود واداشت. روستایی با خانههای قدیمی و کاهگلی و عموما رو به ویرانی، در دو سوی کوچههای گِلی نامرتب، که فقر و نداری از سر و رویش میبارید. اما در میان این همه خانه نامناسب و نیمهویران، یک بنای نوساز و شیک خودنمایی میکرد. بنایی بزرگ با نمای آجر سهسانتی؛ ساختمان مسجد روستا.
امروز که خبر زلزله در آذربایجان شرقی را خواندم، نخستین چیزی که به ذهنم آمد، نمای خانههای کاهگلی نیمهویران آن روستا در کنار مسجد نوسازشان بود. لابد مسجدش هنوز سر پاست؛ اما بعید میدانم خانههایی از آن دست سر پا باشند. هرچند میگویند حقالناس بر حقالله اولویت دارد؛ اما دیدن چنین صحنههایی نه مختص این روستاست و نه استان آذربایجان ش. سراسر ایران پر است از این همنشینیهای ناهمخوان. اگر در کنار ویرانهها، بناهای دینی شیک و گرانبها ساخته شود (فرقی نمیکند بنای اسلامی، مسیحی، یهودی یا زردشتی باشد)، یعنی پیام اصلی دین الهی نادیده گرفته شده است.
(عکس روستای «حصار» در آذربایجان ش. از نقشه گوگل)
همه نوشتههای من در کانال تلگرامی مقدمه (اینجا) در دسترس است.
شوخی با فرهنگ و اجتماع...برچسب : نویسنده : emoghaddames4 بازدید : 171