ماه گذشته دو سفرنامهام که مربوط به سفرهای چند سال پیش است بهطور همزمان از سوی انتشارات اندیشه احسان و انتشارات انسانشناسی منتشر شد. بر هر دو نام مردمنگاری و خودمردمنگاری نهادم. مردمنگاری روشی است در انسانشناسی که پژوهشگر تلاش میکند با حضور در میدان پژوهش، گفتگو و مصاحبه عمیق با اهالی آن جامعه، مشاهده مشارکتی در زندگیشان و... به فهمی از فرهنگ برسد که نزدیک به فهم آن جامعه باشد. مردمنگاری سفر ترکیبی است از این روش با سفرنامهنویسی. یعنی در مردمنگاری سفر از سفرنامهنویسی صِرف فراتر رفته و ورود و حضورمان در آن نقطه بیشتر بر پایه وجود یک مسئله یا پرسش است؛ بیش از آنکه واژه به کار ببریم از مفاهیم نظری سود میجوییم؛ و برای تحلیل و تفسیر رویدادها نظریات انسانشناسی را به کار میگیریم. من در این سفرنامهها تلاش کردم تا جای ممکن به این شیوه نزدیک شوم. میزان موفقیتم در این زمینه را دیگران باید ارزیابی کنند. هرچند خودم به نقاط ضعفم در این زمینه تا حدودی آگاهم.
۱- گفتگو با روح چنگیزخان: مردمنگاری سفر به مغولستان
این کتاب نتیجه و دستاورد سفری است که در تابستان ۱۳۹۶ به دعوت دانشگاه ملی مغولستان به این کشور رفتم و نزدیک بیست روز آنجا بودم. نیمی از این زمان را در میان عشایر مغول در چادرهای مغولی وسط استپها گذراندم و نیمی دیگر را در کلاسهای دوره «مغولشناسان جوان» در دانشگاه ملی این کشور شرکت کردم. پیش از این بخشهایی از این سفر را به شکل یادداشتهای پراکنده و به فراخور موضوع در رسانهها منتشر کرده بودم.
در این کتاب تلاش کردم روایت تا حدودی مردمنگارانه از سفرم به مغولستان ارائه دهم. در این مردمنگاری سفر احساسات و تجربیاتم را از حضور در کشوری که اطلاعات بسیار اندکی از آن در ایران وجود دارد و ذهنیت ایرانیان درباره این کشور صرفا محدود به حمله چنگیزخان به ایران و نابودی کشورمان است، ارائه دادم. در این زمینه مدام تلاش کردم در رفت و آمد میانفرهنگی، بخشهایی از فرهنگ ایران را با فرهنگ مغولستان (برای نمونه جایگاه چنگیزخان در مغولستان با جایگاه کوروش بزرگ در ایران) و یا فرهنگ ایران با ترکیه (بهویژه در زمینه نفوذ فرهنگی در کشورهای دیگر و از جمله در مغولستان) را مقایسه کنم و به چرایی این تفاوتها بپردازم.
۲- سفرنامه شیعه باستاندوست: خودمردمنگاری پیادهروی اربعین ۹۷
این یکی کتاب حاصل تجربیاتم از سفر اربعین در پاییز ۱۳۹۷ است. آن موقع ساکن ترکیه بودم. آمدم ایران روادید زیارتی گرفتم و مانند بقیه زائران راه افتادم به سوی کربلا.
در این کتاب هم تلاش کردم روایت تا حدودی خودمردمنگارانه از پیادهروی اربعین ارائه دهم و احساسات و تجربیاتم را از حضور در این مراسم و برخورد با فرهنگ عراق و نیز فرهنگ زائران ایرانی در طول راه به ثبت برسانم. در خودمردمنگاری، پژوهشگر توصیفش از میدان پژوهش و فرهنگ، بیشتر بر پایه تجربیات خودش بهعنوان یک عضو از آن جامعه است یا تاکید و تمرکز را میگذارد بر توصیف جایگاه خودش بهعنوان پژوهشگر و نسبتش با میدان تحقیق.
در سفرنامه اربعین برای من در کنار زیارت بقاع متبرکه، بازدید از آثار تاریخی و فرهنگی تمدن ایرانی در عراق، بهویژه کاخ کسری نیز اهمیت بهسزایی داشت و بنابراین بخشی از این خودمردمنگاری سفر به بیان احساساتم در میانه هویت ایرانی اسلامی مربوط میشود؛ اینکه میتوان بدون اینکه یکی را قربانی نگاه دیگر کرد، هم هویت مذهبی را دوست داشت و هم هویت ملی باستانی را.
طبیعتا ویژگی مردمنگاری و بهویژه خودمردمنگاری اینست که به دلیل دیدگاههای شخصی و تجربیات متفاوت، نتایج متفاوتی نیز در پی دارد. بر همین پایه، اثر حاضر تنها زاویه نگاه من است که در گردآوری آن از مشاهده مشارکتی و در تحلیل آن از ادبیات انسانشناسی سود بردهام.
بیشتر کتابفروشیهای اینترنتی هر دو کتاب را دارند. برای نمونه سایت «ایرانکتاب» با بیست درصد تخفیف هر دو را میفروشد (مغولستان اینجا و شیعه باستاندوست اینجا). برخی کتابفروشیهای خیابان انقلاب تهران هم دارند (پخش و کتابفروشی ققنوس، پیام امروز، صدای معاصر و کتابفروشیهایی که با این پخشها کار میکنند کتاب را دارند). از شهرستانها بیخبرم.
شوخی با فرهنگ و اجتماع...برچسب : نویسنده : emoghaddames4 بازدید : 46