امیر هاشمی مقدم
برادرِ یکی از هماتاقیهای افغانستانیام، دانشجوی پلیتکنیک کابل بوده. سه روز پیش داعش شاخه افغانستان، یا به قول خودشان خراسان، در مینیبوسشان که داشته به سوی دانشگاه میرفته بمب کار گذاشت که یک کشته و چند زخمی در پی داشت (خبرش اینجا در بیبیسی). از جمله برادر 21 ساله هماتاقیام که پاهایش آش و لاش شد. دیشب برده بودندش اتاق عمل و پس از جراحی، به هوش نیامد. دیشب هماتاقیام مثل سیر و سرکه میجوشید و تا صبح یا نشسته بود روی تخت خوابش یا میرفت بیرون و میآمد. از صبح هم کارش یکسره گریه کردن بود. عصر خیالش را آسوده کردند که برادرش از دنیا رفت...
شوخی با فرهنگ و اجتماع...برچسب : نویسنده : emoghaddames4 بازدید : 172