هفته پیش مراسم 10 روزه «شب عروس» یا به عبارتی «شب عُرُس» در شهر قونیه ترکیه پایان یافت. از آنجا که مولانا در هنگام مرگش به دیدار معشوق خود که حضرت حق باشد شتافت، آنرا به مراسم عروسی تشبیه کردهاند. سرمای استخوانسوز قونیه (که در ترکیه مشهور است) هم مانع از حضور هزاران گردشگر خارجی در این شهر نشده بود تا گرداگرد آرامگاه مولانا، گرمابخش این شهر شوند. شهر قونیه در این 10 روز، یک شهر ایرانی با زبان فارسی بود که گردشگران دیگر کشورها و حتی خود ترکیهایها هم مهمان ایرانیان میشدند. ایرانیان هر روز تا پاسی از شب و حتی گاهی تا بامداد روز دیگر، در سالن اجتماعات هتلهایی که بودند، یا در خانقاهها، یا حتی در میدان نزدیک آرامگاه مولانا، مراسم مثنویخوانی، اجرای موسیقی عرفانی، سماع و... داشتند. این مراسم ایرانیان آنچنان جذاب بود که هر کسی را به خود میکشاند. یعنی ایرانیها آمده بودند در کشوری دیگر تا فرهنگشان را مصرف کنند و گردشگران دیگر کشورها و حتی ترکیه هم فرهنگ ایرانی را نه در خود ایران، بلکه در ترکیه بود که به تماشا مینشستند...
شوخی با فرهنگ و اجتماع...برچسب : نویسنده : emoghaddames4 بازدید : 216