شوخی با فرهنگ و اجتماع

متن مرتبط با «چند نکته درباره ی انشا» در سایت شوخی با فرهنگ و اجتماع نوشته شده است

کدام حسن صباح؟ کدام اسماعیلیه؟ کدام ایران؟

  • به بهانه پایان پخش سریال «حشاشین».امیر هاشمی مقدم: انصاف‌نیوزدر ماه مبارک رمضان، کلیپ‌های یک گردشگر مصری پر بازدید شده بود که در خیابان‌های تهران با فیلم‌برداری از برخی مردم که روزه‌خواری می‌کردند، از مسلمانی ایرانیان تعجب می‌کرد. در همین ماه رمضان سریال «حشاشین» هم توسط پیتر میمی، کارگردان مصری ساخته شد. علی‌رغم اینکه می‌دانم چنین ارتباطی نادرست است، اما ذهنم ناخودآگاه میان این دو رویداد ارتباط برقرار می‌کند. اسماعیلیه ایران در این سریال نه یک گروه شیعه مسلمان، بلکه صرفا یک گروه آدم‌کش و پیمان‌شکن و خانواده‌ستیز و... معرفی شده است.با توجه به استقبالی که از این سریال شد، هیچ بعید نیست فصل‌های بعدی آن نیز ساخته شود. دست کم شمار زیادی از ایرانیان هم‌زمان با مصری‌ها، هر شب ماه رمضان یک قسمت این سریال را می‌دیدند. من هم به فراخور علاقه‌ام به سینمای تاریخی (که پایان‌نامه کارشناسی ارشدم در این باره بود و به‌صورت کتاب هم منتشر شد)، علاقه‌ام به تاریخ و فرهنگ اسماعیلیه (که تاکنون چندین یادداشت در رسانه‌ها درباره آنها نوشته‌ام) و آثار تاریخی و جاذبه‌های گردشگری ایران که به‌ویژه در صفحه اینستاگرامم تلاش دارم معرفی‌شان کنم، این سریال را با اشتیاق دنبال می‌کردم.در اینجا چند نکته درباره این سریال به ذهنم می‌رسد که می‌نویسم:۱- هنوز بسیاری از کشورهای مسلمان، ایرانیان را مسلمان واقعی نمی‌دانند. بسیاری اوقات این احساسات را آشکارا هم بیان می‌کنند. بخشی از این داستان به دوگانه شیعه-سنی و بخشی به دوگانه عرب-عجم باز می‌گردد. در این میان تاریخ و سرگذشت ایران نیز به چنین باورهایی دامن می‌زند. نخستین جنبش‌های نظامی-سیاسی-فرهنگی علیه اعراب و دستگاه خلافت در ایران رخ داد. صفاریان، سامانیان، آل بویه، آل, ...ادامه مطلب

  • پیر خرفت! (به بهانه روز پدر)

  • امیر هاشمی مقدم: انصاف‌نیوزروز پدر است. برای همین خودم را رساندم به خانه پدری تا در کنارش باشم. ۹۴ ساله است و تقریبا بینایی و شنوایی‌اش صفر شده. اگرچه همچنان هوش و حواسش به جاست، اما حافظه‌اش تحلیل رفته و گاهی برخی پرسش‌ها را چند بار در یک روز می‌پرسد. بهانه‌گیر هم شده و مرتب به فرزندانش و به‌ویژه به مادرم گیر می‌دهد. مادرم اگرچه ۱۲ سال جوان‌تر است، اما از پا افتاده و دیگر همچون دوران جوانی، تاب و توان اجرای دستورات پدر که روی تشک‌چه نشسته و اُرد می‌دهد را ندارد دیگر. خُلقَش تنگ است. گاهی بهانه‌هایی می‌گیرد و چیزهایی می‌خواهد که نشدنی است. تا آنجا که گاهی با خواهر و برادرها درد دل می‌کنیم. ما هم یک جاهایی خسته می‌شویم از این رفتارهایش که کاملا بچه‌گانه شده.به تازگی کتاب «پیری» نوشته مهران حاجی محمدیان را خواندم. از سری کتاب‌های «مردم‌نگاری زندگی روزمره» است که انتشارات علمی و فرهنگی با همکاری معاونت اجتماعی و فرهنگی شهرداری تهران منتشر کرده. نویسنده رفته و با سی سالمند تهرانی (برخی در خانه سالمندان و برخی بیرون) مصاحبه کرده. عملا یعنی پای درد دل‌های‌شان نشسته. جداگانه این کتاب را معرفی خواهم کرد (و انتقاداتم را نیز بر آن خواهم نوشت)؛ اما عجالتا به نظرم کسانی که در اطراف‌شان سالمند دارند این کتاب را بخوانند؛ شاید سختی‌های زندگی در کنار سالمندان برای‌شان ساده‌تر و شیرین‌تر شود؛ چرا که زاویه نگاه‌شان به موضوعات متفاوت خواهد شد.در این کتاب خاطرات و سرگذشت برخی سالمندان آمده که فرزندان ترک‌شان کرده‌اند؛ برخی دیگر آواره و کارتن‌خواب شده‌اند؛ برخی از فرزندان‌شان کتک می‌خورند؛ برخی دیگر را فرزندان‌شان برده‌اند در مکان‌های عمومی همچون امام‌زاده صالح تجریش و رها کردند؛ برخی دیگر فقط خا, ...ادامه مطلب

  • امریکایی‌های نادان

  • امیر هاشمی مقدم: انصاف‌نیوزچند روز پیش در گشت و گذار اینترنتی چشمم به کتاب «عجایب و غرایب ارض‌السواد: مردم‌نگاری از عراق و خاطرات پیاده‌روی اربعین» افتاد و سفارش دادم و بالاخره به دستم رسید. حقیقتا عنوان کتاب کاملا به جاست: آنچنان مطالبش عجیب و غریب بود که نتوانستم بیشتر از ۴۰ صفحه از ۲۵۰ صفحه‌اش را بخوانم و گذاشتمش کنار. چرا؟ پیش از آنکه پاسخ این پرسش را بدهم، اجازه دهید توضیح دهم اصلا چرا این کتاب را خریدم.به‌واسطه رشته و علاقه‌ام، معمولا هر کتاب مرتبط با انسان‌شناسی به چشمم بخورد را می‌خرم. «مردم‌نگاری» که در عنوان این کتاب آمده هم، اصلی‌ترین روش انجام پژوهش‌های انسان‌شناسی است و مهم‌تر آنکه من هم اخیرا سفرنامه اربعینم را با همین نگاه «مردم‌نگارانه» منتشر کردم. همین‌ها کافی بود تا کتاب را سفارش بدهم. البته چون شمار انسان‌‌شناسان ایرانی بسیار اندک است، معمولا یکدیگر را از دور یا نزدیک می‌شناسیم؛ با این وجود نام نویسنده این کتاب را تاکنون نشنیده بودم.از مقدمه کتاب مشخص شد نویسنده که روزگاری مدیر خانه فرهنگ ایران در بغداد بوده، مجموعه‌ای از حکایات که از این‌سو و آن‌سو (عمدتا از عراقی‌ها) شنیده را زیر این عنوان گردآوری و منتشر کرده است. برخی حکایات هم البته تجربیات شخصی نویسنده در عراق است. هر دو دسته واقعا فاجعه‌بارند. اجازه دهید از آخرین حکایت کتاب که خواندم و دیگر کشش خواندن چنین مطالبی را نداشتم آغاز کنم.نویسنده در حکایتی با نام «دو خواسته عجیب امریکایی‌ها» اشاره می‌کند به اینکه از طریق یکی از دوستان عراقی‌اش متوجه می‌شود یک امریکایی خیلی مایل است با او ارتباط برقرار کند. طبیعتا او به ماجرا مشکوک شده و نمی‌پذیرد. امریکایی به هر روشی متوسل می‌شود، به درِ بسته می‌خورد. نهایت, ...ادامه مطلب

  • بی‌هویت‌سازی شهرها

  • امیر هاشمی مقدم: انصاف‌نیوزدیروز از چالوس راه افتادم به طرف بابلسر. سر سه‌راهی «۴۵ متری»، تندیس مردی درست شده با چتری در یک دست و فانوسی در دست دیگر. همین چند روز پیش درستش کردند. خود این سه‌راهی و دور برگردانش هم به تازگی ایجاد شده. برایم همچون روز روشن است که دیری نخواهد پایید که هم سه‌راهی را دوباره تغییر شکل می‌دهند و هم این تندیس را برمی‌دارند و جایش تندیس یا سازه دیگری می‌گذارند.از چالوس بیرون می‌روم و ساعتی بعد از میانه شهر نور می‌گذرم. چهارراه مرکزی شهر را دوباره خراب کرده‌اند و دورش را فعلا پوشانده‌اند تا به زودی ببینیم از درون این «لُپ لُپ» چه برای‌مان بیرون خواهند آورد. قبلا پنج سالی ساکن نور بوده‌ام و در همان مدت دیدم چندین بار در این میدان تندیسی یا سازه‌ای درست کردند و هنوز مدتی نگذشته، خرابش می‌کردند تا تندیس دیگری درست کنند. گاهی هم کلا میدان را برمی‌داشتند تا حالت چهارراه داشته باشد و پس از مدتی دوباره یک میدانک کوچک وسط چهارراه درست می‌کردند. روی بدنه حصاری که دور این میدانک کشیده‌اند با خط درشت نوشته‌اند «نور: پایتخت ساحلی ایران». شهری که پانزده سال است مسئولانش دارند این لقب دهان پرکن را به آن می‌چسباند، اما حتی یک چهارراهش را نتوانسته‌اند سامان دهند. یادش به خیر؛ ۱۲ سال پیش بود در روزنامه همشهری استان ویژه‌نامه‌ای با کمک دانشجویانم منتشر کردم درباره همین لقب بی‌ربط و نچسب «پایتخت ساحلی ایران» که دستاوردی به جز نابودی جنگل‌ها و منابع طبیعی برای این شهرستان نداشت.همچنان در همین افکار غوطه‌ورم که خودم را در وسط بابلسر می‌بینم. میدان شهربانی هم به همان وضعیت میدان یا چهارراه مرکزی شهر نور گرفتار است. دورش را حصار کشیده‌اند و باید منتظر باشیم ببینیم چند روز دی, ...ادامه مطلب

  • آیا امیرکبیر قربانی اصلاحات همه‌جانبه‌اش نشد؟

  • امیر هاشمی مقدمدو روز پیش سالروز شهادت امیرکبیر بود. او در بیستم دی‌ماه هزار و دویست و سی و یک در حمام فین کاشان به دستور ناصرالدین شاه کشته شد. دلاک رگ هر دو دستش را زد، اما پیش از آنکه بمیرد میرغضب لگدی بر پشتش زد و دستمالی در گلویش فرو برد و گلویش را فشرد تا جان سپرد. همان روز در اینستاگرام و فیس‌بوک یادداشت کوتاهی درباره‌اش نوشتم. در آن نوشته البته جمله‌ای هم بیان کرده بودم که هرچه بیشتر فکر می‌کنم بیشتر به درستی‌اش پی می‌برم. آنجا نوشته بودم:«نمی‌دانم؛ شاید اگر امیر شرایط زمانه را بیشتر در نظر می‌گرفت و چنین بی‌پروا و به یکباره در برابر همه (از شاه و دربار و روحانیون گرفته تا انگلیس و روسیه و عثمانی) نمی‌ایستاد، اندک اندک می‌توانست با حساسیت برانگیزی کمتر کارها را سامان دهد و اثرگذاری ماندگارتری داشته باشد».محمدرضا جوادی یگانه همان شب در کانال تلگرامی‌اش یادداشتی درباره امیرکبیر نوشت و ویژگی فعالیت‌های اصلاح‌گرانه او را هم‌زمانی و همه‌جانبگی دانسته بود. با توجه به جمله بالاتر که از نوشته اینستاگرامی خودم نقل کردم، به نظرم همین هم‌زمانی و همه‌جانبگی فعالیت‌هایش کار دستش داد.محمد فاضلی چند سلا پیش در فایل سخنرانی بسیار مشهور «پیل و پراید» اشاره کرده بود که امروزه و با توجه به ساختار مدیریتی کشور نمی‌توان فعالیت بزرگ و همه‌جانبه‌ای انجام داد؛ چرا که سریعا با واکنش بسیاری کسانی که منافع‌شان به خطر می‌افتد روبرو خواهد شد. به جای آن باید روی «موفقیت‌های کوچک» متمرکز بود که چندان حساسیت برانگیز نباشد. اما وقتی سطح فعالیت‌ها و موفقیت‌های کوچک گسترده باشد و در سطحی وسیع توسط افراد بسیاری انجام شود، خواه ناخواه به نتایج بزرگ خواهد انجامید.درباره امیرکبیر هم احتمال قوی می‌دهم چنانچ, ...ادامه مطلب

  • نبرد رستم دستان و چنگیزخان مغول

  • نعمت‌الله فاضلی (استاد انسان‌شناسی): روزنامه شرقکتابی این روزها خواندم که در نوع خودش نظیر ندارد: «دیدار و گفتگو با روح چنگیزخان» (۱۴۰۲) نوشته امیر هاشمی مقدم.می‌گویم این کتاب نظیر ندارد، چه، اولین سفرنامه فارسی در سال‌های اخیر درباره مغولستان است. هاشمی مقدم پا به سرزمین ناشناخته‌ای می‌گذارد و توجه ما را به جایی جلب می‌کند که بکر و تازه است. توصیف‌های خواندنی و دلنشین از پدیده‌ها و تجربه‌های بکر و تازه، و تحلیل‌های تطبیقی و انتقادی نویسنده، خواننده را از همان بای بسم‌الله کتاب تا انتها دنبال خودش مشتاقانه می‌کشاند.نویسنده شنبه ۱۰ تیر ۱۳۹۶ وارد «فرودگاه چنگیزخان» در اولان‌باتور پایتخت مغولستان می‌شود و نوزده روز در آنجا اقامت دارد تا در دوره مغول‌شناسی شرکت کند.هاشمی مقدم انسان‌شناس و مردم‌نگار حرفه‌ای است و می‌داند چگونه مشاهده کند، چگونه مشاهداتش را بنویسد و از هر فرصتی برای یادگیری و یاد دادن نهایت بهره را ببرد. ضمنا او سفرنامه‌نویس حرفه‌ای هم هست و فوت و فن نوشتن را خوب تمرین کرده است.از مغولستان چه می‌دانیم؟ هیچ. واقعا هیچ، جز این که مغول‌ها روزگاری به ما حمله کرده و چنگیزخان و سربازانش ایران را نابود کرده‌اند. ما حتی از سهم و نقش ایلخانان در ایران هم اندک می‌دانیم.حالا بعد از چند قرن یک ایرانی کنجکاو، خلاق و ایران‌دوستِ تمام‌عیار می‌رود به شهر و دیار مغول‌ها تا ببیند آنها چگونه زندگی می‌کنند، چه می‌خورند، چه می‌پوشند، به چه دین و آیینی هستند، چه زبانی دارند، توسعه یافته‌اند یا نه و پرسش‌های بسیار دیگر. ضمنا می‌خواهد ببیند مغول‌ها چه شناختی از ایران و ایرانی دارند و سهم ما امروز در مغولستان چقدر است.«مغولستان در ایران سفارتخانه ندارد» (ص ۱۶) و همین دردسرهای بزرگی برای وی, ...ادامه مطلب

  • وضعیت بحرانی سگ‌های خیابانی در نوشهر و چالوس

  • امیر هاشمی مقدم: انصاف‌نیوزچهارشنبه دو هفته پیش بود که سرِ شب مانند خیلی از شب‌های دیگر رفتم پارک هلستان نوشهر برای ورزش. شهرداری کمی وسیله ورزشی آنجا نصب کرده که البته من بیشتر برای دویدن به آنجا می‌روم. کنار خیابان اصلی و به نوعی وسط شهر است. چند دکه جگرکی هم شب‌ها بساط‌شان را آنجا پهن می‌کنند و با حضور مشتریان از یک‌سو و کسانی که برای ورزش یا قدم زدن می‌آیند از سوی دیگر، پارک نسبتا شلوغ می‌شود.همین‌طور که داشتم می‌دویدم به یک‌باره سگی از پشت حمله کرد و ساق پای چپم را گاز گرفت. برگشتم و برای دور کردنش لگد نسبتا آرامی به او زدم. اما عصبی شد و این بار پای راستم را محکم‌تر گاز گرفت. چند نفر که در آن نزدیکی بودند به طرفم دویدند که سگ فرار کرد و رفت. با آنکه درد خفیفی در پاهایم احساس می‌کردم، به ورزش کردن ادامه دادم. وقتی به خانه برگشتم و لباسم را عوض کردم که بروم حمام، متوجه شدم شلوارم در اثر گاز گرفتگی پاره شده. تازه متوجه شدم که هر دو پایم زخمی شده و از پای راستم کمی هم خون آمده. چون بخش هاری مرکز بهداشت فقط ساعات اداری باز است، آن شب جای زخم را با آب و صابون شستم و فردا برای واکسن هاری به مرکز بهداشت چالوس مراجعه کردم. تا هنوز ادامه داستان را تعریف نکرده‌ام توضیح دهم که پس از سه روز، همانگونه که در عکس‌ها مشخص است هر دو پایم کبود شد و اکنون که بیش از ۱۰ روز از آن رویداد گذشته، همچنان پاهایم کبود است.وقتی در شبکه‌های اجتماعی داستان را تعریف کردم و از لزوم سامان‌دهی این حیوانات نوشتم، برخی هم‌دردی کرده و خاطرات مشابه‌شان را نوشتند، برخی هم انتقاد کردند که با این نوشته‌ها به موج حیوان‌هراسی دامن می‌زنم. همان‌گونه که پیش از این هم نوشتم، شوربختانه یک فضای احساسی در میان بخش غالب, ...ادامه مطلب

  • خدمتکاران اسرائیل در ایران

  • امیر هاشمی مقدم: انصاف‌نیوزکلیپ و عکس‌هایی (اینجا) پخش شده که نشان می‌دهد دو روز پیش عده‌ای افراطی رفته‌اند جلوی زیارتگاه استر و مردخای در همدان و پرچم اسرائیل را آتش زده‌اند. یعنی جلوی یکی از زیارتگاه‌های مورد احترام یهودیان ایران. این رفتار نابخردانه از یکسو تعرض به مقدسات یهودیان، به‌عنوان یکی از ادیان الهی و رسمی بر پایه قانون اساسی است و از سوی دیگر متهم کردن یهودیان کشورمان به هم‌دستی با اسرائیل. یهودیان ایرانی یکی از شریف‌ترین مردمان این سرزمین‌اند که تاکنون زیان‌شان به کسی نرسیده و رد پای‌شان در هیچ خراب‌کاری‌ای کشف نشده است. در عوض می‌توان به فهرست بلند بالای خدمات‌شان به این کشور در طول تاریخ پرداخت که پیشکش کردن شهدای یهودی در جنگ تحمیلی و البته کمک‌های فراوان جامعه یهودیان ایران به رزمندگان ایرانی در جنگ جزو آخرین موارد است. جالب آنکه یهودیان ایرانی جزو قدیمی‌ترین ساکنان این سرزمین‌اند که پیشینه حضورشان در ایران به ۲۵۶۲ سال پیش (۵۳۹ پ.م)، یعنی زمان آزادی‌شان از چنگ پادشاه بابل توسط کوروش بزرگ می‌رسد که بسیاری‌شان ترجیح دادند همراه کوروش به سرزمین‌های آن روزگار ایران بیایند. به راستی چند نفر از ما می‌دانیم که چند نسل پیش‌مان چه کسانی بودند و از چه زمانی ساکن این خاک و سرزمین مقدس بوده‌ایم؟ پس از تشکیل حکومت اسرائیل نیز علی‌رغم همه تطمیع و وعده‌هایی که از سوی اسرائیل دریافت کردند، حاضر به ترک میهن‌شان نشدند. اگرچه عده زیادی‌شان هم رفتند و شهروند اسرائیل شدند، اما آیا رفتارهای همین انگشت‌شمار افراط‌گرایان به ظاهر مسلمان یکی از عوامل این ترک میهن‌شان نبود؟زیارتگاه استر و مردخای پیش از این نیز شوربختانه مورد بی‌حرمتی قرار گرفته بود و باز شوربختانه‌تر، موارد مشابه دیگری, ...ادامه مطلب

  • نسبت میان علوم اجتماعی و مفهوم ایران

  • به بهانه دفاع جنجالی پایان‌نامه انسان‌شناسیامیر هاشمی مقدم: انصاف‌نیوزپخش فیلمی کوتاه (اینجا) از آغاز جلسه دفاع پایان‌نامه ارشد لیلا حسین‌زاده، دانشجوی کارشناسی ارشد انسان‌شناسی دانشگاه تهران اصلی‌ترین موضوع بحث فضای مجازی روزهای اخیر بود. به سه دلیل بر خودم لازم دیدم درباره برخی از زوایای این موضوع نکاتی را بنویسم: نخست اینکه قوم‌گرایی و ملی‌گرایی یکی از حوزه‌های مطالعاتی‌ام است که سال‌هاست درباره‌شان می‌خوانم و می‌نویسم. دوم اینکه من نیز انسان‌شناسی خوانده‌ام و نسبت به این رشته و حاشیه‌هایش حساسم. بالاخره و سوم اینکه دو تن از استادان این جلسه دفاع، از دوستان نزدیکم هستند و حتی پیش و پس از جلسه دفاع چندین بار با من درباره این پایان‌نامه گفتگوی تلفنی و مشورت کرده بودند.در اینجا نوشته به نسبت مفصلم را حول سه موضوع نظم می‌دهم: نخست درباره حاشیه‌های جلسه دفاع، دوم درباره کیفیت و اعتبار پایان‌نامه این دانشجو و سوم درباره نسبت میان انسان‌شناسی و مطالعات قومیت در ایران.۱. درباره حاشیه‌های جلسه دفاع پایان‌نامه خانم حسین‌زاده:دانشجوی یادشده به هر دلیلی مدتی در زندان بود و دچار معضل سنوات شد. دکتر عربستانی به‌عنوان مدیر گروه انسان‌شناسی که بعدها راهنمای این پایان‌نامه هم می‌شود، در توافقی نانوشته با امور آموزشی دانشکده (که رفتاری غیر رسمی اما انسان‌دوستانه در بسیاری از دانشگاه‌هاست) جلسه دفاعی برای این پایان‌نامه ترتیب می‌دهد تا زودتر دانشجوی یادشده دانش‌آموخته شود. مهرداد عربستانی استاد راهنما، ناصر فکوهی استاد مشاور، جبار رحمانی و زهره انواری هم استادان داور تعیین می‌شوند. هرچند دانشجوی یادشده نمی‌تواند پایان‌نامه‌اش را کامل کند و دوباره استاد راهنما با صحبت با مشاور و داوران، تلاش , ...ادامه مطلب

  • آسیب‌شناسی مراسم پیاده‌روی اربعین

  • سال پیش حدود یکصد زائر ایرانی تا یک روز پیش از اربعین به دلایل مختلف جان خود را از دست دادند. از گرمازدگی و سکته گرفته تا تصادف در جاده. همین شد که «گروه بررسی‌های راهبردی میراث» به فکر انجام یک پژوهش آسیب‌شناسانه جامع درباره این آیین افتاد. از آنجا که تخصصی در حوزه انسان‌شناسی گردشگری کار می‌کنم، انجام این پژوهش را به من سپردند.یک ویژگی این پژوهش این بود که برای نخستین بار نظرات و دیدگاه‌های مخالفان برگزاری این آیین نیز در آن منعکس شد. همچنین برخلاف دیگر گزارش‌ها و پژوهش‌ها که عمدتا به مزایای این آیین پرداخته‌اند، در این گزارش ضمن تایید مزیت‌های این آیین، تنها به آسیب‌هایی که در این شیوه برگزاری پیاده‌روی اربعین رخ می‌دهد پرداخته شده است. اتفاقا برخی از این دیدگاه‌های آسیب‌شناسانه از خلال مصاحبه مجازی در اینستاگرام و شبکه‌های مجازی به دست آمد. به دوستان نادیده‌ای که لطف کرده و مصاحبه مجازی کرده بودند، قول داده بودم پس از انتشار گزارش این پژوهش، آنرا با ایشان نیز در میان بگذارم. گزارش کامل هفته پیش در سایت و شبکه‌های اجتماعی گروه بررسی‌های راهبردی میراث منتشر شد و بازتاب گسترده‌ای داشت. خبرگزاری‌های داخلی به آن پرداختند و موسسه عراقی البیان هم چکیده‌اش را به عربی منتشر کرد.امروز که مصادف با اربعین است، لینک گزارش کامل این پژوهش (اینجا)، چکیده این گزارش (اینجا برای کسانی که وقت کافی ندارند)، فایل گفتگوی صوتی ۱۲ دقیقه‌ای‌ام درباره این گزارش و بالاخره چکیده عربی این گزارش (اینجا) را در استوری گذاشته‌ام. این استوری در دسته «ایران بزرگ فرهنگی» در دسترس است. این گزارش در قالب کتاب نیز به زودی توسط انتشارات آرما به بازار خواهد آمد. بخوانید, ...ادامه مطلب

  • بازنمایی تصنعی فرهنگ بختیاری در رمان «ایسُف»

  • نویسنده متن نقد و معرفی: امیر هاشمی مقدم: روزنامه شرق (۲۲ اسفند ۱۴۰۱)ایسف رمان نسبتا کوتاهی است (۱۶۸ صفحه) به قلم سیدحمید پورمحمدی که در سال ۱۴۰۰ توسط نشر ثالث در ۷۷۰ نسخه و با بهای ۳۸۵۰۰ تومان منتشر شده است.پورمحمدی در این اثر، زندگی خانواده‌ای روستایی در استان چهارمحال و بختیاری به تصویر می‌کشد. این رمان ۸ بخش دارد که در هر بخش یکی از شخصیت‌ها یا رویدادهای مرتبط با این خانواده توصیف می‌شود که به ترتیب اینهاست: کاکا (پدر خانواده)، ماه‌خانم (مادر خانواده)، ناخوشی (درباره بیماری ایسف)، قدم‌خیر (دختر بزرگ خانواده)، کفایت (دختر دوم)، آقای مدیر (درباره مدرسه روستا)، مرگ شیرین (مادر ماه‌خانم)، و امتحان نهایی (پایان تحصیلات ابتدایی ایسف). یک فرهنگ الفبایی اصطلاحات بختیاری در رمان هم در پایان کتاب آمده است.اگرچه مکان این روستا و زمان دقیق رویدادها بیان نشده، اما از روی توضیحات و نشانه‌ها می‌توان تشخیص داد که روستایی از منطقه مشایخ، بخش ناغان، شهرستان شلمزار در استان چهارمحال و بختیاری است. زمان رویدادها هم تقریبا با فضای دهه ۱۳۴۰ خورشیدی هم‌خوانی دارد؛ اگرچه می‌توان اواخر دهه ۳۰ و اوایل دهه ۵۰ را نیز در این چارچوب دید.ایسُف (تلفظ بختیاری یوسف) فرزند کاکا و ماه‌خانم و از اصلی‌ترین شخصیت‌های رمان است. داستان از ماجرای عشق ناکام کاکا و نهایتا ازدواج نسبتا اجباری‌اش با ماه‌خانم آغاز شده و تا نوجوانی و مهاجرت یوسف که تنها پسر این خانواده و عزیز دردانه‌شان است به شهر، ادامه می‌یابد.پورمحمدی در این رمان تلاش کرده محدودیت‌های زندگی در جامعه روستاییِ بیش از نیم‌سده پیش در منطقه بختیاری (که در دیگر مناطق روستایی نیز کمابیش همین وضع بوده) و به‌ویژه شرایط دشوار زندگی جوانان و زنان روستایی را به, ...ادامه مطلب

  • روند تاریخی حاکمیت بر جزایر سه‌گانه خلیج فارس

  • ویژه‌برنامه ایران بزرگ فرهنگی:بیانیه مشترک چین و کشورهای عربی در ۱۸ آذرماه گذشته، موضوع ادعای امارات درباره جزایر سه‌گانه ایران را وارد فضایی متفاوت از گذشته نمود. فضایی که نمی‌توان و نباید آنرا نادیده انگاشت. مجموعه ایران پایدار در تلاش است در ویژه‌برنامه‌هایی در بخش ایران بزرگ فرهنگی، ضمن بررسی روند حاکمیت بر جزایر سه‌گانه خلیج فارس، ابعاد حقوقی بیانیه مشترک چین و کشورهای عربی و زمینه‌هایی که موجب صدور چنین بیانیه‌ای شده است را بررسی کند.برنامه نخست این ویژه‌برنامه‌ها با حضور امیر هاشمی مقدم، سردبیر بخش ایران بزرگ فرهنگی برگزار خواهد شد و به روند تاریخی حاکمیت بر جزایر سه‌گانه خلیج فارس می‌پردازد. این برنامه در فضای گوگل‌میت (این لینک) برگزار می‌شود. بخوانید, ...ادامه مطلب

  • تعطیلی انجمن ایران‌شناسی فرانسه: خودزنی به روش ما

  • امیر هاشمی مقدم‌: دانش‌آموخته ایران‌شناسی و انسان‌شناسیانصاف‌نیوزاخیرا و در پی کاریکاتورهای هتاکانه نشریه شارلی ابدو، وزارت امور خارجه جمهوری اسلامی ایران ضمن احضار سفیر فرانسه و تسلیم یادداشت اعتراضی به وی، در نخستین گام و در راستای مقابله به مثل، فعالیت انجمن ایران‌شناسی فرانسه را تعطیل اعلام کرد. این واکنش حقیقتا عجیب و ناراحت‌کننده بود. اینکه ما در برابر یک رفتار نادرست آنها که علیه ماست، خودمان هم به تلافی رفتاری انجام دهیم که باز هم علیه ما باشد. تعطیلی انجمن ایران‌شناسی فرانسه بی‌‌گمان به زیان ماست و کاری است کاملا نادرست. چرا؟۱- جمهوری اسلامی در جنگ روایت‌ها باخته است. این را بارها در یادداشت‌های دیگر هم بحث کرده‌ام. شوربختانه ما نه رسانه حرفه‌ای دولتی در کشورمان داریم و نه اجازه پا گرفتن رسانه‌های حرفه‌ای به بخش خصوصی داده‌ایم. همین است که مرجعیت رسانه‌ای و خبری بخش قابل توجهی از ایرانیان به بیرون از کشور منتقل شده. در رویدادهای اعتراضی اخیر دیدیم که این انتقال مرجعیت رسانه‌ای به خارج از کشور بیش و پیش از هر چیز، دودش به چشم جمهوری اسلامی می‌رود. رسانه‌های خارج از کشور همیشه تصویری منفی از ایران نمایش می‌دهند و در این میان، نهادهای علمی و فرهنگی همچون انجمن ایران‌شناسی فرانسه، از معدود فرصت‌هایی است که می‌تواند تصویری بهتر و واقعی‌تر از ایران و توانمندی‌های فرهنگی و تمدنی‌اش به جهانیان نشان دهد. عجیب است که ما این روزنه‌ها را با دست خودمان یکی یکی می‌بندیم.۲- در برابر انتقاد بالا، برخی بر این باورند که این نهادها زیر پوشش فعالیت فرهنگی و هنری، فعالیت‌های ضد امنیتی انجام می‌دهند. این سخن البته چندان هم بی‌ربط نیست؛ بسیاری از این نهادها در طول تاریخ چنین فعالیت‌های مخر, ...ادامه مطلب

  • درباره بابک میرزا قاجار جعلی

  • در روزهای اخیر شخصی که خود را بابک میرزا قاجار و وارث خاندان قاجار معرفی کرده، در شبکه‌های اجتماعی مورد توجه قرار گرفته است. البته ایشان نخستین بار چند سال پیش مطرح شد. همان موقع دوستان قاجار پژوه در این باره شک و شبهه‌هایی وارد کردند.چند سالی است در یک گروه تلگرامی به نام «ممالک محروسه ایران» عضوم که اعضایش همگی یا قاجارپژوه هستند یا از نوادگان قاجاری. موضوعاتی هم که در آن گروه مطرح می‌شود تماما مربوط به دوره قاجار است و انصافا از گروه‌هایی است که بار علمی بالایی دارد و همیشه می‌آموزم از اعضایش. همان چند سال پیش که برای نخستین بار نام و تصویر این ایرج میرزا نمایش داده شد، هیچ یک از اعضا آنرا جدی نگرفت. چرا؟از ویژگی‌های خاندان قاجار و بازماندگانش این است که همچنان تا حدود زیادی منسجم بوده، شجره‌نامه داشته و تقریبا همگی شناخته‌شده‌اند. یعنی بر پایه شجره‌نامه مشخص می‌شود که فلان شخص با چند نسل به کدام شاهزاده و شاه قاجاری می‌رسد. بنابراین کسی نمی‌تواند از راه برسد و بگوید من شاهزاده قاجاری‌ام!در چند روز اخیر که دوباره این بحث تا حدودی داغ شد، «انجمن بین‌المللی خاندان قاجار» وارد گود شد و پس از بررسی کامل موضوع، در بیانیه‌هایی به زبان فارسی و انگلیسی، ادعاهای فرد یادشده را تکذیب کرد و آنرا «تقلبی و بی‌اساس» خواند. در این بیانیه عنوان شده که خاندان قاجار دیگر به دنبال هیچگونه فعالیت سیاسی تحت عنوان قاجار نبوده و اعضایش هیچگونه ادعایی درباره سلطنت و پادشاهی دوباره ندارند.این بند از بیانیه، مرا یاد زنده‌یاد سلطانعلی قاجار می‌اندازد. او برادرزاده احمدشاه و در واقع واپسین عضو رسمی خاندان قاجار و آخرین رئیس ایل قاجار بود که در سال ۱۳۹۰ در پاریس درگذشت. مصاحبه‌ای یک سال پیش از درگذشتش , ...ادامه مطلب

  • دفاع از حقوق حیوانات یا رفتارهای احساساتی؟

  • امیر هاشمی مقدم: انصاف‌نیوزبه‌عنوان کسی که سال‌هاست دارم از حقوق, جانوران دفاع, می‌کنم (و مثلا همین چند روز پیش هم در نقد خرید ماهی قرمز برای سفره هفت‌سین در همین کانال نوشتم)، گاهی احساس می‌کنم باید از دست برخی طرفداران حقوق حیوانات, به خداوند پناه برد.کلیپ زیر (اینجا را کلیک کنید) نشان می‌دهد چگ, ...ادامه مطلب

  • جدیدترین مطالب منتشر شده

    گزیده مطالب

    تبلیغات

    برچسب ها